امضای قرارداد دفاعی ۱۰ساله هند و آمریکا در اکتبر ۲۰۲۵، نقطه عطفی در روابط راهبردی این دو کشور و عاملی کلیدی در تغییر معادلات امنیتی آسیا محسوب میشود. این پیمان که همکاری در فناوریهای پیشرفته، تمرینات نظامی و تسهیلات لجستیکی را گسترش میدهد، پاسخی مستقیم به افزایش نفوذ منطقهای چین است. این شراکت نهتنها موازنه قوا در آسیا را بازتعریف میکند، بلکه هند را بهعنوان شریکی کلیدی در استراتژی «تقسیم بار امنیتی» آمریکا تثبیت مینماید و معماری امنیتی منطقه را بهسوی یک نظم دوقطبی جدید سوق میدهد.
کلیات قرارداد دفاعی آمریکا و هند
در تاریخ ۹ آبان ۱۴۰۴ (۳۱ اکتبر ۲۰۲۵)،” پیت هگست”، وزیر دفاع آمریکا و “راجنات سینگ”، همتای هندی خود، در حاشیه نشست وزرای دفاع اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا (آسه آن پلاس) در کوالالامپور، یک چارچوب همکاری دفاعی ۱۰ساله را امضا کردند که سنگ بنای رابطه راهبردی این دو کشور و عاملی کلیدی در تحولات دینامیک امنیتی آسیا محسوب میشود. قرارداد مذکور نشاندهنده تعهد عمیق دو طرف به یک مشارکت بلندمدت برای مقابله با چالشهای امنیتی مشترک، بهویژه در مقابل افزایش قدرت و نفوذ چین در منطقه ایندوپاسیفیک است.
این توافق، ادامه روند تعمیق روابط دفاعی دو کشور در سالهای اخیر محسوب میشود. به گفته مقامات آمریکایی، این توافق بهعنوان “سنگ بنایی برای ثبات و بازدارندگی منطقهای” معرفی شده است. اهداف کلیدی این توافقنامه، تقویت قابلیتهای دفاعی هند از طریق دسترسی به فناوریهای پیشرفته آمریکایی، افزایش قابلیتهای عملیاتی و همکاریهای مشترک در حوزههای تحقیقات و توسعه دفاعی عنوان شده است. از نگاه آمریکا، این قرارداد ابزاری برای «تقسیم بار امنیتی» و تثبیت حضور خود در منطقه از طریق یک متحد قدرتمند و دموکراتیک است. این چارچوب، همکاری در چندین حوزهمحوری را تسهیل میکند:
- تمرینات و آموزشهای مشترک نظامی: توسعه کمی و کیفی رزمایشهای دوجانبه و چندجانبه برای افزایش همکاری پذیری نیروهای دو کشور.
- همکاری در فناوریهای پیشرفته: همکاری در حوزههای حیاتی مانند جنگندههای نسل جدید، سیستمهای پهپادی، جنگ سایبری و جنگ الکترونیک.
- تسهیلات لجستیکی: تسهیل تدارکات متقابل برای نیروهای دو کشور با توافقنامههایی مانند LEMOA (موافقتنامه مبادله لجستیک).
- بهبود قابلیتهای دریایی: همکاری در حفظ امنیت خطوط کشتیرانی و مسیرهای دریایی حیاتی در اقیانوس هند.
- توسعه صنایع دفاعی هند: حمایت از برنامه «ساخت در هند» با انتقال فناوری و سرمایهگذاری مشترک در تولید تسلیحات.
تحلیل ابعاد راهبردی توافق
امضای این پیمان را نمیتوان تنها یک توافق دوجانبه معمولی دانست، بلکه باید آن را در چارچوب تحولات بزرگتر ژئوپلیتیک منطقه ایندو – پاسیفیک تحلیل کرد. آمریکا با این توافق در پی تقویت شبکه اتحادهای خود در آسیا برای موازنهسازی در برابر قدرت فزاینده چین است. این پیمان، هند را بهعنوان یک شریک کلیدی در استراتژی “ایندو – پاسیفیک آزاد و باز” تقویت میکند. این اقدام را میتوان در راستای پیمانهای مشابهی مانند آکوس (بین آمریکا، بریتانیا و استرالیا) که باهدف مقابله بانفوذ نظامی پکن شکلگرفتهاند، مورد ارزیابی قرارداد.
از سوی دیگر، هند نیز از این مسیر به دنبال دسترسی به فناوریهای پیشرفته دفاعی آمریکا، افزایش توانمندیهای نظامی خود و ارتقای جایگاهش بهعنوان یک قدرت مرکزی در معادلات منطقهای است. این توافق همچنین همزمان با تلاش دهلینو برای تنوعبخشیدن به شرکای دفاعی خود و کاهش وابستگی تاریخی به روسیه صورت میگیرد. این امر بهخوبی در سفرهای اخیر مقامات هندی به رژیم صهیونیستی و انعقاد توافقنامههای فناوری دفاعی با این رژیم نیز مشهود است.
تأثیرات بر معادلات امنیتی آسیا
این اتحاد راهبردی، تأثیرات چندلایهای بر توازن قوای منطقه خواهد داشت و واکنشهایی را از سوی دیگر بازیگران به دنبال خواهد آورد که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
چین: این پیمان به طور مستقیم موازنه قدرت به نفع بلوک مقابل چین را تغییر میدهد. احتمالاً پکن با افزایش فعالیتهای دریایی در اقیانوس هند، تقویت همکاری با متحدان خود مانند پاکستان و احتمالاً افزایش حضور نظامی در نقاط حساس، به این توافق واکنش نشان خواهد داد. این امر میتواند به تشدید رقابتهای امنیتی در منطقه بینجامد.
پاکستان: برای اسلامآباد، تقویت نظامی رقیب دیرینه با پشتیبانی یک ابرقدرت، یک تهدید امنیتی وجودی محسوب میشود. این امر پاکستان را وادار میکند تا برای جبران این عدم توازن، روابط خود با چین را بیشازپیش عمق بخشد و احتمالاً به سمت تقویت توان دفاعی خود نیز حرکت کند. این وضعیت، شکاف ژئوپلیتیک موجود در شبهقاره را عمیقتر خواهد کرد.
روسیه: بیگمان، مسکو از این قرارداد استقبال نخواهد کرد. هند برای دههها بزرگترین مشتری تسلیحات روسیه بود، اما این قرارداد، نشاندهنده چرخش راهبردی دهلینو به سمت واشنگتن است. این مسئله نهتنها ضربهای اقتصادی به روسیه وارد میکند، بلکه نفوذ ژئوپلیتیک این کشور در آسیا را نیز بهشدت تضعیف مینماید.
تأثیر بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
همکاری راهبردی هند و ناتو (که آمریکا نقشمحوری در آن دارد) میتواند همزمان حاوی تهدیدها و فرصتهایی برای امنیت ملی ایران باشد. این همگرایی در صورت اجراییشدن، میتواند باعث گسترش حوزه نفوذ ناتو و آمریکا به مرزهای شرقی ایران گردد. یکی از اهداف راهبردی این مشارکت، “کنترل ایران و چین” عنوان شده است. بهاحتمال زیاد، آمریکا از این همکاری برای معرفی ایران بهعنوان “یک کشور تهدیدکننده برای منطقه” بهرهبرداری خواهد نمود. همچنین، این اتحاد میتواند حضور و نفوذ ایران در مناطق حیاتی مانند آسیای مرکزی را با موانع جدی مواجه سازد، زیرا هند بهعنوان رقیبی با پشتوانه غربی در این عرصه ظاهر خواهد شد.
از سوی دیگر، در صورت داشتن راهبرد دیپلماتیک مناسب، این شرایط میتواند فرصتی برای گفتگو میان ایران و هند و استفاده از ظرفیتهای این کشور برای کاهش تنشها باشد. اگر این همکاری منجر به ایجاد ثبات در افغانستان و میانجیگری در تنشهای دیرینه هند و پاکستان شود، میتواند به طور غیرمستقیم امنیت مرزهای شرقی ایران را نیز تقویت کند.
چشمانداز آینده و جمعبندی
قرارداد دفاعی ۱۰ساله آمریکا و هند را باید نقطه عطفی در معماری امنیتی آسیا دانست. این پیمان نشاندهنده عزم واشنگتن برای مهار نفوذ چین و تمایل دهلینو برای ارتقای جایگاه خود بهعنوان یک قدرت برتر در نظام بینالملل است. درحالیکه واشنگتن و دهلینو این پیمان را عامل “ثبات” میدانند، از منظر دیگر بازیگران منطقهای، این توافق میتواند به افزایش تنشها و مسابقه تسلیحاتی دامن بزند. از دیدگاه آنان، با اجراییشدن این پیمان، منطقه شاهد شکلگیری دو بلوک متعارض خواهد بود که یکی حول محور آمریکا – هند و دیگری حول محور چین – پاکستان شکل میگیرد.
این تحول، دوره جدیدی از رقابتهای راهبردی را در آسیا رقم خواهد زد که ثبات منطقه را در بلندمدت تحتتأثیر جدی قرار میدهد. ·این توافق میتواند موازنه قدرت در مناقشه کشمیر را به نفع هند تغییر دهد و فضایی برای مانور بیشتر دهلینو ایجاد کند. این امر، محاسبات امنیتی پاکستان را با چالش مواجه کرده و میتواند به عاملی برای تشدید تنشهای مرزی تبدیل شود. از سوی دیگر، این پیمان موجب تقویت توان دفاعی هند در مقابل چین، ایجاد توازن قوا در منطقه هند و اقیانوسیه، و ارتقای همکاریهای فناورانه و اطلاعاتی میشود. درعینحال، این قرارداد میتواند به تشدید تنش هند با چین، و محدودشدن فضای مانور دیپلماتیک برای کشورهای میانهرو بینجامد.
برای مقابله با تهدیدات احتمالی، مقامات کشورمان میبایست روابط دیپلماتیک خود با کشورهایی همچون روسیه و چین را تقویت نمایند. درعینحال، شتاب بخشیدن به خودکفایی دفاعی و فناوریهای مربوط به آن نیز در راستای کاهش وابستگی های دفاعی، بسیار ضروری است. همچنین حفظ روابط دوستانه با هند، ترویج گفتگوهای منطقه ای نیز برای حفظ ثبات در منطقه و مقابله با تنش زا شدن محیط پیرامونی کشورمان امری حیاتی است.
در پایان بایستی گفت که با این پیمان، آسیا در آستانه “تحول پارادایم امنیتی” قرار گرفته است. موفقیت این پیمان منوط به حفظ تعادل بین منافع ملی، ثبات منطقهای و مدیریت تنشها خواهد بود. نقش دیپلماسی و گفتوگو برای جلوگیری از تشدید بیاعتمادی و تقابل، بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. این تحول، فصل جدیدی در روابط بینالملل آسیا گشوده که همزمان حاوی “فرصتها و تهدیدها” برای همه بازیگران منطقه است.
منبع: ایراس
پایان/













نظر شما